هنوز چهره زیبای «دخنرکان شین‌آبادی» پیش چشمانمان است، چهره‌های معصومی که با امید و شوق به آموختن راهی مدرسه شدند اما آتش نصیبشان شد. حال این روزها خبر فوت دومین دانش‌آموز حادثه‌دیده در آتش‌سوزی مدرسه کانکسی دزفول داغی بر داغ‌هایمان اضافه کرده است. کودکانی که بیش و پیش از همه قربانی بی‌عدالتی در نظام آموزشی کشور هستند. کودکانی که سهم آنها از میان ساخت‌و‌سازهای هزاران میلیاردی در کشور، به صفر می‌رسد و یک فضای ناامن را برای گذراندن بهترین ساعات کودکی و نوجوانی آنها اختصاص داده‌اند. معلمانی که با کمترین امکانات تلاش می‌کنند تا این کودکان از حداقل‌های تحصیلی جا نمانند و سهم آنها نیز سوختگی است و بستر بیماری.

بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در سال تحصیلی ۹۸ حدود ۳۴ درصد کلاس‌های درس فاقد استحکام لازم هستند و حدود ۴۰ درصد کلاس‌ها سیستم گرمایشی و سرمایشی استاندارد ندارند. این تنها یکی از جنبه‌های فقر آموزشی کودکان این سرزمین است. بی‌عدالتی و فقری که هر سال با فاجعه‌ای بزرگ همراه می‌شود اما پس از مدتی فراموش شده و با هم به استقبال فاجعه بعدی می‌رویم.