۸مارس: روزی برای همه زنان، بهویژه زنان فراموششده
۸مارس: روزی برای همه زنان، بهویژه زنان فراموششده ۸ مارس یادآور مبارزات تاریخی زنان علیه تبعیض، نابرابری و خشونت و … است. بخش بزرگی از زنان جامعه ما نه تنها از برابری محروماند، بلکه تحت ستمی مضاعف قرار دارند. زنان اقشار فرودست، کارگران زن، زنان سرپرست خانوار، زنان حاشیهنشین، مهاجر، دارای معلولیت یا قربانیان خشونت خانگی، در چرخهای از نابرابری، فقر و خشونت گرفتار شدهاند که راه برونرفتی برایشان باقی نمیگذارد. هر روزه تضییع حقوق زنان در حوزههای مختلف، اعم از حقوقی و قانونی – اجتماعی – اقتصادی و شغلی – فرهنگی و خانوادگی رخ می دهد. هر کدام از این سرفصلها نشان از ستم مضاعفی است که شرایط زندگی را بر زنان سختتر می سازد. عدم برابری در ارث، حق طلاق نابرابر، حضانت فرزند، شهادت نابرابر در دادگاه و سهم کمتر در سرپرستی کودک و قیمومیت در حوزه حقوقی و قانونی. اجبار در نوع پوشش زنان، خشونت خانگی و عدم حمایت کافی قانونی، ازدواج اجباری و کودکهمسری، تبعیض در حق سفر به خارج از کشور، در حوزههای اجتمعای و فرهنگی تبعیض در استخدام و پذیرش در رشتههای دانشگاهی، سقف شیشهای در پیشرفت شغلی و محدودیت در برخی مشاغل ( مانند قضاوت) و پستهای مدیریتی در حوزه اقتصادی و شغلی همه این موارد تنها بخشی از چالشهایی است که زنان در ایران با آن مواجه هستند. در این میان کورسوی امیدی به لایحه منع خشونت علیه زنان بود که متاسفانه در دورههای مختلف، دچار تغییرات اساسی گشت و در آخرین تغییرات با نام لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر سوء رفتار به مجلس رفت. متاسفانه لایحه جدید بیشتر بر جنبه حمایتی و آموزشی در بعد فرهنگی تکیه دارد و توان بازدارندگی در برابر موج گسترده خشونت علیه زنان را ندارد. زمانی که هر روز اخبار تازهای از قتلهای ناموسی، اتواع خشونتهای آشکار و نهان، آزارهای خیابانی، استثمار زنان کارگر، کودکهمسری و … علیه زنان منتشر میشود، نمیتوان از کرامت سخن گفت، بیآنکه اقدامات قانونی و اجرایی برای دفاع از حقوق زنان فراهم باشد. کرامت، بدون امنیت، بدون عدالت و بدون حق تعیین سرنوشت، تنها واژهای برای زینت لایحههای بی نتیجه مکرر است. ۸ مارس فرصتی است برای مطالبه عدالت، برای فریاد زدن علیه تبعیض، برای جلوگیری از خشونت علیه زنان. زنان، بیش از آنکه به لایحههای خالی از محتوا و خاک خورده نیاز داشته باشند به قوانینی کارآمد با ضمانتهای اجرایی محکم و تغییرات اساسی در ساختار تبعیضآمیز نیاز دارند. در این روز، صدای زنان فرودست، بهحاشیهراندهشده و بیپناه را بشنویم. تا زمانی که هیچ زنی در جامعه ما احساس امنیت و برابری نکند، هیچ زنی در این سرزمین واقعاً آزاد نخواهد بود.



ختنه زنان یا ناقصسازی جنسی زنان (FGM) یکی از شدیدترین اشکال خشونت علیه زنان و دختران است که در برخی فرهنگها بهعنوان یک سنت یا باور مذهبی اجرا میشود. این عمل که شامل برداشتن جزئی یا کامل اندامهای تناسلی خارجی زنانه است، نهتنها باعث آسیبهای شدید جسمی و روانی میشود، بلکه نقض آشکار حقوق بشر و حقوق زنان محسوب میشود.
۱. وسط زایمان فینت کردم. برای لحظاتی از این دنیا رفتم و بلوک زایمان پر از استرس شد. وقتی که برگشتم میشنیدم که زنگ زدهاند به اورژانس که کسی بیاید و نوار قلبم را بگیرد و کسی از آنطرف خط داشت میگفت در اورژانس فقط مرد هست و مرد نمیتواند بیاید بلوک زایمان و داشتند بحث میکردند که مریض را هم نمیشود تکان داد. روبهرویم پوستر سیاهی بود که وسطش زنی بود که نوزادی را درونش دار زده بودند/زده بود و بالای پوستر نوشته بود “سقط عمدی جنین با مادر چه میکند؟”. دور زن دایرههایی بود که جواب سوال را میداد: احساس خشم، افسردگی، اختلالات عصبی،بی خوابی و خواب پریشان، احساس اضطراب و … بلوک زایمان پر از اضطراب بود تا اینکه کسی آن طرف خط قبول کرد که بیاید و از من نوار قلب بگیرد. در شرح وظایفش اینکار نبود. داشت لطف میکرد. کسی مجبورش نکرده بود که بیاید بالای سر من ولی مردهای اورژانس را کسی مجبور کرده بود که نیایند بلوک زایمان حتی وقتی که ممکن بود هر لحظه من بمیرم و شاید جنینم… برای کسی مهم نبود مادر در این حالت چه چیزی را تجربه میکند…احساس خشم، اضطراب، بیارزشی…
هنوز جامعه از شوک آزار و جان دادن نیان دخترک ۶ سال بوکانی در نیامده است که بار دیگر خبر تلخ قتل یک دختر ۱۷ ساله در پیرانشهر به دست پدرش زخم کهنه آزار جنسی و خشونت علیه کودکان را آشکار ساخت.


۱. با نوزادم رفته ام به یک همایش. مسیر ورودی راهی برای عبور کالسکه ندارد. مرد خوشپوشی جلو میآید و کمکم میکند که کالسکه را از پلهها بالا ببرم و با مهربانی میگوید که خودش هم نوزاد دارد. ازش نمیپرسم بچه را کجا گذاشتی که توانستی بیایی به همایش. بدیهی است که بچه پیش مادرش است. این ولی اولین سوالی است که هرجا که بدون نوزادم میروم از من پرسیده میشود. من باید قبل از اینکه جایی بروم مشخص کرده باشم که نوزادم کجا میماند در نبود من. چون بدیهی نیست که در نبود مادر، بچه پیش پدر میتواند باشد!







