کودکآزاری، رفتاری است که از طرف بزرگسالان (والدین، سرپرستان، معلمان و افراد دیگر) نسبت به کودکان انجام میشود و به سلامت جسمی و روانی آنان آسیب میرساند.کودکآزاری در انواع گوناگون، جسمی، عاطفی یا روانی، غفلت، سوء استفاده و اشکال آن (جنسی، بهره کشی اقتصادی) صورت میگیرد. انواع کودکآزاری با تفاوتهایی که دارند، تاثیرات زیانبار مشترکی بر جای میگذارند. پیامدهای آسیبزای انواع کودکآزاری به جنبه خاصی از رشد کودک، جسمی یا روانی، محدود نمیشود بلکه اثرات آن تا بزرگسالی ادامه مییابد و در بسیاری از موارد به چرخه کودکآزاری میانجامد و کودک قربانی آزار در کودکی، ممکن است به آزارگری در بزرگسالی، تبدیل شود. در سالهای اخیر به نوعی از کودکآزاری توجه شده که با سایر انواع کودکآزاری تفاوت دارد و آن کودکآزاری ساختاری است.
مهمترین ویژگی کودکآزاری ساختاری این است که بر خلاف سایر انواع کودکآزاری، کودک توسط فرد یا افرادی مورر آزار قرار نمیگیرد بلکه آسیبی که به کودک وارد میشود از ساختارهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی جامعه ناشی میشود. نمونههای این نوع کودکآزاری را میتوان در حوزه اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی مورد بررسی قرار دارد.
در حوزه اقتصادی، کار کودکان نمونه بارز کودکآزاری ساختاری است. کار کودک از این نظر آزار محسوب میشود که مانع دستیابی او به حقوق اساسی خود از جمله آموزش، بهداشت، سلامت، بازی و شادی است. در واقع اجبار کار کودک به کار توسط پدر و مادر صورت نمیگیرد بلکه شرایط نامناسب اقتصادی جامعه که محصول ساختار اقتصادی جامعه است، کار اجباری را به کودک تحمیل میکند. نمونههای دیگر کودکآزاری در حوزه اقتصادی، کودکان بازمانده از تحصیل، و ازدواج در سنین پایین است که هر دو به سلامت جسمی و روانی کودکان آسیب میرساند. در واقع بازماندن از تحصیل به دلایل اقتصادی یعنی در نظر گرفتن آموزش به عنوان یک کالا و نه یک حق اساسی. کالایی که کودکان محروم، نمیتوانند از آن بهرهمند شوند.
در حوزه اجتماعی-فرهنگی میتوان از آزارهایی که از نظام آموزشی و نه توسط معلمان و مدیران، بر کودکان وارد میشود، نام برد. مانند رقابت، آموزش مبتنی بر حافظه، نمرهگرایی، فضاهای نامناسب آموزشی، کمبود مدرسه، تعداد زیاد دانشآموزان در هر کلاس، آموزش در نوبت بعد از ظهر که با خستگی کودکان همراه است و دادن تکالیف درسی زیاد به کودکان که مانع استراحت و خواب کافی آنها میشود.
همه ما در متوقف کردن آزار کودکان سهمی داریم، بیتفاوت نباشیم.