سقوط سطح آموزش کودکان از نردبان تحصیل در مدارس

اگر روزگاری کرونا سبب اُفت تحصیلی و بازماندگی از تحصیل تعداد زیادی از کودکان می‌شد، اما اکنون آلودگی هوا و ناترازی انرژی و مدیریت آن است که فرصت طلایی دوران آموزش را از کودکان می‌گیرد.

بیش از یک دهه است که شهرهای بزرگ ایران با معضل آلودگی هوا روبرو هستند. در این مدت نه تنها هیچ چاره‌ای برای این معضل یافت نشده، بلکه راه‌حل‌های مقطعی و آسیب‌زایی مانند تعطیلی کشور، بخصوص تعطیلی مدارس زنگ خطر بزرگی را برای آینده جامعه، به صدا درآورده است.

تعطیلی‌های مکرر مدارس و جایگزینی آموزش مجازی به جای آموزش حضوری در مدارس چنان ضربه‌ای بر پیکر نحیف آموزش و پرورش کشور می‌زند که اثرات جبران‌ناپذیری به جای خواهد گذاشت.

پرواضح است که طی روزها و حتی ماه‌های آینده موضوع آلودگی هوا همچنان ادامه خواهد داشت. باید دید که تا پایان سال تحصیلی چند روز دیگر مدارس تعطیل خواهند شد!

ناکارآمدی آموزش مجازی در دوران کرونا محرز و غیرقابل انکار است. ضعف تحصیلی و پایه‌ای دانش‌آموزان امروز حاصل دورانی است که  آموزش مجازی که قادر به تامین دسترسی مناسب همه کودکان به آموزش نبود، جایگزین آموزش حضوری در مدارس شد. عدم دسترسی مناسب همه کودکان به آموزش مجازی و اختلاف فاحش آموزش مجازی بین مدارس غیرانتفاعی و مدارس دولتی، طبقاتی شدن آموزش را عریان‌تر ساخت.
آموزش مجازی خود نیازمند زیرساخت‌هایی است که عملا برای آن برنامه منسجم و مناسبی طراحی نشده است. در این میان مدارس غیراتتفاعی با صرف هزینه‌هایی سعی در جبران نقص‌های آموزش مجازی دارند و عدم توانایی مدارس دولتی در جبران کمبودهای آموزش مجازی، شکاف آموزشی بین طبقات مرفه و فرودست جامعه را می‌افزاید.

شهردار تهران در حالی به کارنامه شهرداری تهران نمره قبولی می‌دهد که روزهاست تهران در وضعیت قرمز به سر می‌برد و مدارس تهران تعطیل می‌شوند.

ظاهرا جایگاه و اهمیت آموزش کودکان، در میان بحران‌های متعدد جامعه، فراموش شده و برای جبران ناترازی انرژی، برای فرار از معضل آلودگی هوا، دست به نقدترین راه، تعطیلی مدارس است.

فرصت آموزش کودکان برگشت ناپذیراست. کودکان ناشاد از آموزش شاد، نشان از سقوط  سیستم آموزشی کشور دارد.

به مناسبت روز جهانی کودک

این روزها گفتن از کودک وحقوق او سخت است. روزهایی که نه برای حقوق کودک که برای حق حیات او باید سخن گفت. روزهایی که حتی اعداد کشتار کودکان در جنگ‌ها نیز دیگر حساسیت برانگیز نیست. روزگاری که جهان چشم بر تمام جنایت‌هایی که زمانی غیر قابل باور بود، بسته است.

وارد مرزهای کشور هم که می‌شویم قصه کودکانمان دردناک است. کافی است به اخبار تلخی که فقط در کمتر از یک ماه گذشته منتشر شده توجه کنیم. خودکشی دو دختر دانش‌آموز به دلیل فشارهای مدرسه؛ مرگ کودک 11 ساله در اثر شکنجه‌های والدینی که او را به فرزندی پذیرفته بودند که نشان از نبود نظارت کافی بر وضعیت زندگی این کودکان دارد، محروم کردن کودکان مهاجر از آموزش و ماندن پشت درهای مدارس. اینها تنها بخشی از اخبار تلخ این روزها هستند.

نگاهمان را کمی کلان تر کنیم.

آمار می‌گوید بیش از یک میلیون کودک در ایران خارج از مدارس هستند. آمار می‌گوید بیش از یک‌چهارم جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سال کشور در دسته NEETها قرار می‌گیرند؛ یعنی نه درس می‌خوانند نه در حال مهارت‌آموزی هستند و نه در بازار کارند. آمار مبتنی بر آزمون‌های بین‌المللی می‌گوید ۴۰ درصد از کودکان ایران که در پایه چهارم درس می‌‌خوانند نمره مربوط به مهارت‌های خواندن در سطح حداقل استانداردهای جهانی را ندارند، آمار می‌گوید نظام آموزشی کشور هر سال بیش از گذشته نابرابر می‌شود و آموزش باکیفیت کالایی گران شده است که تنها گروهی که توان پرداخت هزینه آن را دارند می‌تواند از آن بهره‌مند شوند.

در چنین شرایطی این انتظار وجود دارد که نظام سیاستی کشور بیش از همیشه به موضوع حقوق کودک و به طور خاص آموزش و کیفیت آن و در بعد وسیع‌تر به شناخت و تأمین نیازهای کودکان متمایل شود. اما…

تصویری که همین اخبار محدود در یک ماه اخیر پیش چشم ما می‌گذارد نشان می‌دهد اولویت سیاست‌های دولت نه تنها بهبود وضعیت کودکان نیست بلکه سیستم سیاستگذاری با عدم شناخت از ویژگی‌های خاص دوران کودکی و نوجوانی یا بی‌توجهی به آن، عملا آسیب‌های این دوره را تشدید می‌کند. محیط مدرسه نیز نه تنها محلی امن برای کودکان و نوجوانان نیست بلکه خود به عامل بحرانی جدید برای آنها تبدیل شده است.

حتی وقوع یک اتفاق تلخ از این نوع باید زنگ خطر را به صدا درآورد؛ باید مسئولان و سیاستگذاران را برای مقابله با اتفاقات مشابه و پیشگیری از آن به صف کند اما قابل پیش‌بینی است که این خبرها نیز در کنار سایر خبرهای تلخ این روزها و سال‌ها به فراموشی سپرده می‌شوند همان‌طور که وقایعی تلخ و بزرگ مانند مسمومیت مدارس دخترانه به فراموشی سپرده شد.

حفظ حقوق کودکان و نوجوانان، درک نیازها و شرایط ویژه دوران نوجوانی و احترام به آزادی‌های فردی کودکان و نوجوانان حداقل‌هایی است که نظام سیاستگذاری کشور باید به آن پایبند باشد و شاید لازم است جامعه و نهادهای مدنی نیز بیش از همیشه این حوزه را دیده‌بانی کنند. روز کودک بهانه‌ای است برای آنکه از خود بپرسیم تا چه اندازه مسئولیت خود را در قبال کودکانمان فارغ از هر نوع نژاد و مذهب و قومیت به جا می‌آوریم؛ بهانه‌ای برای یادآوری مسئولیت به خودمان و مطالبه از دولت برای انجام وظایفی که هر روز بیشتر فراموش می‌شود.

کتاب‌های درسی کودکان بازمانده از تحصیل

امروز برق چشمان کودکان بازمانده از تحصیل مهروماه، که از آغاز سال تحصیلی کتاب‌های درسی نداشتند و حالا بالاخره به دستشان رسیده، تمام خستگی تلاش‌های اخیرمان را از تنمان بیرون کرد. از پیش از شروع سال تحصیلی در تلاش بودیم تا این کتاب‌ها را از منبع رسمی، یعنی انتشارات آموزش و پرورش، تهیه کنیم، اما متأسفانه با عدم همکاری آن‌ها مواجه شدیم و کتابی از این مسیر به دستمان نرسید. با این حال، ناامید نشدیم و با حمایت‌های شما توانستیم این کتاب‌ها را از بازار آزاد تهیه کرده و به دست کودکان برسانیم. امروز، این کودکان هم مثل هم‌سالانشان کتاب دارند و می‌توانند سر کلاس، همراه با کتاب‌هایشان حضور پیدا کنند.

به بهانه قبولی ۹ نفر از دانش‌آموزان طرح حمایت تحصیلی مهروماه در دانشگاه

روایت معلم مدرسه و مدیر کارگاه صابون سازی کولیگ

قانونی که حمایت نمی‌کند و کودکانی که قربانی می‌شوند!

پیام نوروزی موسسه‌ی توانمندسازی مهروماه، نوروز ۱۴۰۰