کودکی در سایه جنگ؛ آرزوی صلح در هر خط و رنگ

در این نمایشگاه، خبری از رنگین‌کمان نیست.
کودکان ما، به‌جای خورشید و لبخند، تانک و آوار و ترس کشیده‌اند.
اما پشت هر خط لرزان،
پشت هر رنگ تیره،
آرزویی روشن پنهان است: آرزوی صلح.

این نقاشی‌ها تنها روایت جنگ نیستند؛
زبان بی‌صدای کودکانی‌اند که هنوز امیدوارند روزی دنیای‌شان امن باشد.

@mehromahngo

روز ملی ادبیات کودک و نوجوان

در جهانی که هر واژه می‌تواند پنجره‌ای به سوی آگاهی و رهایی بگشاید، کتاب نه فقط ابزاری برای آموزش، بلکه پلی برای توانمندسازی انسان‌هاست و کودکان، نخستین و شایسته‌ترین مخاطبان آن‌اند.

حق کودک برای دسترسی به کتاب و آموزش، از پایه‌ای‌ترین حقوق انسانی اوست؛ حقی که سنگ‌بنای رشد، خلاقیت، استقلال فکری و امید به آینده‌ای بهتر است. اما هنوز بسیاری از کودکان، به‌ویژه کودکانی که در معرض آسیب‌اند—کودکان کار، بی‌سرپرست، پناه‌جو، یا کودکان حاشیه‌نشین از این حق محروم‌اند.

کتاب برای این کودکان می‌تواند نه‌فقط یک وسیله‌ی یادگیری، بلکه راهی برای رویا دیدن، برای درک خود و جهان، و برای شکستن چرخه‌های فقر، خشونت و بی‌عدالتی باشد.

در این روز، یادآور می‌شویم که عدالت آموزشی تنها با شعار تحقق نمی‌یابد؛ باید زبان کودکان را شنید، برای آن‌ها کتاب فراهم کرد، و فضایی امن برای یادگیری‌شان ساخت.

@mehromahngo

یوسف، کودکی بی‌مدرک اما با قلبی پر از رویا

او نه مجرم است، نه گناهکار، فقط کودکی‌ست که در مرزهای قانون گم شده.
در جهانی که مدارک هویت را می‌سازند، یوسف با عشق خانواده‌اش بزرگ شد اما حالا قرار است از همان خانواده جدا شود…
نه به خاطر خطایی، فقط چون «کد یکتایش» می‌گوید به آن‌ها تعلق ندارد.

حق هر کودک، زندگی با خانواده‌اش است. حق هر کودک، آموزش، امنیت و آغوش مادر است.

@mehromahngo

پنج تکنیک مؤثر روان‌شناسی

با توجه به شرایط پیش‌آمده و فضای بحرانی این روزها، تجربه‌ی احساساتی مانند اضطراب، بی‌ثباتی یا درماندگی کاملاً طبیعی است. در چنین مواقعی، آگاهی از برخی تکنیک‌های روان‌شناختی ساده اما کاربردی می‌تواند به حفظ آرامش نسبی و بازگرداندن احساس کنترل کمک کند. در این فایل، پنج تکنیک مؤثر روان‌شناسی معرفی می‌شود که می‌توانند در مواجهه با وضعیت‌های بحرانی، حمایتگر و تسهیل‌گر باشند. برای حمایت از عزیزانتان این فایل را برای آنها بفرستید. @mehromahngo

کودکان در جنگ، نیازمند مراقبت روانی‌اند!

وقتی صدای انفجار و خبرهای نگران‌کننده فضای اطراف را پر می‌کند، کودکان بیش از هر زمان دیگری به آرامش و حضور بزرگ‌ترها نیاز دارند. آن‌ها همه‌چیز را می‌فهمند — نه مثل ما، بلکه به زبان کودکانه‌شان، با خیال‌هایی که هنوز واژه نشده‌اند. 📌 چگونه در شرایط بحرانی و جنگی با کودک صحبت کنیم؟ 🔸 راست‌گو، اما آرامش‌بخش باشید. کودک را از حقیقت دور نکنید، اما لازم نیست همه‌ی جزئیات تلخ را بازگو کنید. مثلاً بگویید: «گاهی آدم‌ها با هم دعوا می‌کنن و این خیلی ناراحت‌کننده‌ست، اما ما الان کنار همیم و حواسمون به همه‌چی هست.» 🔸 با زبانی متناسب با سن او حرف بزنید. جملات را ساده و امن نگه دارید. اگر پاسخی را نمی‌دانید، بگویید: «نمی‌دونم، اما می‌تونم برات پیدا کنم.» بگذارید بداند حتی وقتی دنیا نامطمئن است، بزرگ‌ترها قابل اعتمادند. 🔸 احساساتش را تأیید کنید. اگر ترسیده یا نگران است، نگویید «چیزی نیست»؛ بگویید: «می‌فهمم ترسیدی. طبیعیه. منم گاهی می‌ترسم، اما ما با هم قوی‌ایم.» 🔸 روال روزمره را حفظ کنید. برنامه خواب، غذا خوردن، بازی و قصه‌ گفتن به کودک حس امنیت و ثبات می‌دهد. حتی در روزهای ناامن، همین چیزهای کوچک سپر روانی کودک‌اند. 🔸 بگذارید سؤال بپرسد. وقتی می‌پرسد: «چرا جنگ شده؟» یا «چرا مردم با هم بد می‌شن؟» جواب دهید: «گاهی آدم‌ها راه خوبی برای حل اختلاف پیدا نمی‌کنن. ما همیشه دنبال راه‌های صلح‌آمیز می‌گردیم.» 🔸 از بازی، نقاشی و قصه‌درمانی کمک بگیرید. این‌ها زبان طبیعی کودکان برای بیان احساسات‌شان هستند. همراه‌شان بازی کنید، بگذارید نقاشی بکشند یا داستان بسازند. از دل این‌ها می‌توانید نگرانی‌های پنهان‌شان را بشنوید. 🔸 تماس با اخبار نگران‌کننده را محدود کنید. دیدن تصاویر خشونت‌بار یا شنیدن اخبار پی‌درپی، ذهن کودک را پر از اضطراب می‌کند. برای کودکان کوچک‌تر، بهتر است اخبار را به‌طور کامل خاموش کنید. برای بزرگ‌ترها، شنیدن را به مکالمه‌ای امن تبدیل کنید. کودکانی که در بحران‌ها حمایت روانی دریافت می‌کنند، کمتر دچار آسیب‌های بلندمدت می‌شوند. با محبت، صداقت، حضور و توجه، ما می‌توانیم سپر روانی آن‌ها باشیم. @mehromahngo

کاهش فشارهای روانی رد مرز مهاجرین

هفته گذشته کارگاهی با حضور حقوقدان خانم مژگان عطار و مددکاران اجتماعی و روانشناس موسسه مهروماه، در جهت کاهش فشارهای روانی رد مرز مهاجرین افغانستانی و تبعات آن بر خانواده‌ها برگزار شد. در این کارگاه بیش از ۵۰ نفر حضور داشتند.دختران و زنانی که حتی در ایران متولد شده‌اند و به ناگاه بعد از سال‌ها تحصیل و زندگی در  ایران، باید ایران را ترک کنند و با نگرانی از آینده خود در زیر سایه طالبان، به  اخراجشان اعتراض دارند، اعتراضی که به هیچ کجا نمی‌رسد.

به مناسبت روز معلم بار دیگر در کنار معلم‌های پرتلاش مهروماه گرد هم آمدیم تا زحماتشان را پاس بداریم‌.

به مناسبت روز معلم بار دیگر در کنار معلم‌های پرتلاش مهروماه گرد هم آمدیم تا زحماتشان را پاس بداریم‌. در جشن روز معلم، کودکان حیاط موسسه را با کاردستی‌های خود آذین‌بندی کردند و هر کلاس برای معلم‌شان با ذوق و شوق جشن گرفتند و با قلب‌های کودکانه‌شان این روز را تبریک گفتند. قدردان زحمات بی‌دریغ معلم‌های عزیز مهروماه و همه معلم‌هایی که با تعهد و عشق خود دنیای کودکان را روشن‌تر می‌کنند و آنها را برای زندگی آماده می‌کنند، هستیم.

دیدار بهاری با همکاران و داوطلبان مهر و ماه – فروردین 1404

در بهاری دیگر دیداری تازه کردیم با همکاران و داوطلبان مهروماه که کنارمان بودند تا تلاش برای تغییر را به ثمر برسانیم و با آغازی نو در مسیر برقراری عدالت اجتماعی استوارتر گام برداریم. حضورتان سبز و مانا

🔸زخم‌هایی بر جان کودکان که دیده نمی‌شوند و آثار آن تا همیشه باقی می‌ماند!

در یکی از مدارس پسرانه شهر ری که باید پناه کودک باشد، باز هم خبر رسید که مدرسه، میدانِ تحقیر و آزار شد. نه جنگی در کار بود، نه دشمنی از بیرون آمده بود. درد، از همان‌جا آغاز شد که باید محل امنی برای آموختن می‌بود: مدرسه. در یکی از مدارس ابتدایی شهرری، معلمی با سوءاستفاده از جایگاهش، کودکان کلاس پنجمی را با نام «تنبیه سربازی» به خلوت نمازخانه برد و زخم‌هایی زد که نه بر تن، که بر روح و روانشان ماندگار است. زخم‌هایی که شاید سال‌ها بعد، در اتاق روان‌درمانگر، تازه واژه پیدا کنند. والدین وقتی متوجه شدند، نشانه‌ها را دیدند: گریه‌های شبانه، کابوس، ترس از مدرسه، سکوت‌های ممتد. و وقتی سرانجام حرف‌ها به زبان آمد، با دیواری از انکار و بی‌پاسخ‌ماندن روبه‌رو شدند. مدیر مدرسه انکار کرد، مدارک نشان داده نشد، و معلم صرفاً «منتقل» شد؛ گویی کودک تنها خطایی در سیستم بوده که باید بی‌سروصدا پاک شود. اینجا مسئله فقط یک معلم متجاوز نیست. مسئله یک سیستم بی‌قانون و بی‌ضمانت است. سیستمی که در آن کودک هنوز موضوع نیست، بلکه شیء است؛ بی‌حق، بی‌صدا، بی‌پناه. در این سرزمین، قانونی برای حمایت از کودک وجود ندارد که الزام‌آور، اجراپذیر و بازدارنده باشد. آموزش و پرورش، تنها نامی مانده بر دیواری ترک‌خورده؛ و مدرسه، اغلب اولین جایی است که کودک طعم قدرتِ بی‌مهار و خشونت پنهان را می‌چشد. اگر معلم متجاوز است، ساختاری که اجازه می‌دهد او سال‌ها در خلوت نمازخانه در را ببندد، همدست این جنایت است. اگر پدر و مادری از ترس سکوت می‌کند، این جامعه‌ای است که «آبرو» را بر جان کودک ترجیح داده. اگر کودک از حرف زدن می‌ترسد، این ما هستیم که بلد نبودیم به او گوش بدهیم. کودک‌آزاری یک رویداد نیست؛ آینه‌ای‌ست از همه‌ غفلت‌های ما در دل فرهنگی که کودک را جدی نمی‌گیرد، از نظامی که سکوت را پاداش می‌دهد و فریاد را مجازات می‌کند. و زخم‌هایی که امروز در دل آن کودکان مانده، فردا به شکل خشم، ترس، یا بی‌اعتمادی به جامعه برمی‌گردد. کودک، نیاز به امنیت دارد. نه در حرف، که در قانون. نه در شعار، که در نهادهایی با قدرت، با نظارت، با حمایت. و تا آن روز، ما مسئولیم؛ اگر نگوئیم، اگر ننویسیم، اگر نایستیم.

🔸روایتی از رنج خاموش در خیابان‌های شهر ▫️به مناسبت ۱۲ آوریل، روز جهانی کودکان خیابانی

دوازدهم آوریل، روز جهانی آگاهی‌بخشی نسبت به وضعیت کودکان خیابانی است؛ روزی که جهان به یاد می‌آورد هنوز میلیون‌ها کودک در خیابان‌ها زندگی یا کار می‌کنند و از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود محروم هستند. این کودکان، که حضورشان در خیابان نه از سر بازی یا کنجکاوی، بلکه نتیجه‌ای از فقر، بی‌عدالتی، بحران‌های اجتماعی و بی‌توجهی ساختارهای حمایتی است، نیازمند توجه و حمایت جدی جامعه هستند.

✍️ یادداشت افخم صباغ؛ مدیرعامل موسسه توانمندسازی مهروماه

متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.