روایت عارف؛ روایت تغییر، دیده شدن و امید

عارف (اسم مستعار) پسرک کلاس دومی موسسه است.اولین‌بار که دیدمش، چشماش پر از خشم بود.با همه درگیر می‌شد، می‌زد، فریاد می‌کشید.هیچ‌کس نمی‌تونست باهاش کنار بیاد.دنیایی که ازش اومده بود، پر از درد بود، پر از ترس.برای همین، یاد گرفته بود قبل از اینکه زخمی بشه، خودش زخمی کنه.
یه روز بعد از یه دعوای حسابی، وقتی سعی کردم آرومش کنم، گفتم:«یادته گفتم قبل از هر کاری نفس عمیق بکش؟»وسط حرفم پرید و گفت:«خانم، من با این چیزا خوب نمی‌شم… من باید بزنم تا حالم خوب شه!»اون جمله، صدای تمام زخماش بود.
از همون‌جا شروع کردیم.قدم به قدم، بازی به بازی، تا کم‌کم یاد گرفت خشمش رو زمین بذاره.ما براش شدیم پناه.جایی که بتونه بازی کنه، خودش باشه، بدون ترس، بدون قضاوت.و کم‌کم خبر رسید: «عارف دیگه مثل قبل بچه‌ها رو نمی‌زنه.»همین جمله برای من یعنی یه دنیا تغییر.
اما لحظه‌ واقعیِ تغییر یه روز معمولی اتفاق افتاد.زنگ تفریح بود. داشتم از حیاط رد می‌شدم که عارف و دوستاش با ذوق از در بیرون دویدن.اون نفر اول بود.تا منو دید، با تمام وجود دوید سمتم، منو بغل کرد و گفت:«خانم، ما خیلی شما رو دوست داریم. دلم براتون تنگ شده بود!»
با اینکه همون صبح دیده بودمش، اون جمله دلم رو لرزوند.اون لحظه فهمیدم همه‌ این بچه‌ها فقط دنبال یه چیزن:یه پناه امن.یکی که بشنوه‌شون،باهاشون بازی کنه،بهشون بگه «تو دیده می‌شی، تو ارزشمندیو حالا داریم می‌بینیم دنیای عارف چقدر قشنگ‌تر شده؛به‌جای دعوا، بازی می‌کنه،به‌جای خشم، محبت می‌کنه،و روزها براش روشن‌تر و آروم‌تر شدن.با تمام وجودم می‌گم: من این تغییر رو دیدم.و این یکی از قشنگ‌ترین صحنه‌های زندگی من بود.
این روایت رو امروز خودم نوشتم،چون دلم خواست یادآوری کنم که بچه‌ها فقط به «امنیت» نیاز دارن،به جایی که شنیده بشن،به کسی که پناهشون باشه.کاش دنیا رو برای بچه‌ها جای امن‌تری بسازیمبا مهربونی، با شنیدن، با پناه بودن.

یوسف، کودکی بی‌مدرک اما با قلبی پر از رویا

او نه مجرم است، نه گناهکار، فقط کودکی‌ست که در مرزهای قانون گم شده.
در جهانی که مدارک هویت را می‌سازند، یوسف با عشق خانواده‌اش بزرگ شد اما حالا قرار است از همان خانواده جدا شود…
نه به خاطر خطایی، فقط چون «کد یکتایش» می‌گوید به آن‌ها تعلق ندارد.

حق هر کودک، زندگی با خانواده‌اش است. حق هر کودک، آموزش، امنیت و آغوش مادر است.

@mehromahngo

پنج تکنیک مؤثر روان‌شناسی

با توجه به شرایط پیش‌آمده و فضای بحرانی این روزها، تجربه‌ی احساساتی مانند اضطراب، بی‌ثباتی یا درماندگی کاملاً طبیعی است. در چنین مواقعی، آگاهی از برخی تکنیک‌های روان‌شناختی ساده اما کاربردی می‌تواند به حفظ آرامش نسبی و بازگرداندن احساس کنترل کمک کند. در این فایل، پنج تکنیک مؤثر روان‌شناسی معرفی می‌شود که می‌توانند در مواجهه با وضعیت‌های بحرانی، حمایتگر و تسهیل‌گر باشند. برای حمایت از عزیزانتان این فایل را برای آنها بفرستید. @mehromahngo

کودکان در جنگ، نیازمند مراقبت روانی‌اند!

وقتی صدای انفجار و خبرهای نگران‌کننده فضای اطراف را پر می‌کند، کودکان بیش از هر زمان دیگری به آرامش و حضور بزرگ‌ترها نیاز دارند. آن‌ها همه‌چیز را می‌فهمند — نه مثل ما، بلکه به زبان کودکانه‌شان، با خیال‌هایی که هنوز واژه نشده‌اند. 📌 چگونه در شرایط بحرانی و جنگی با کودک صحبت کنیم؟ 🔸 راست‌گو، اما آرامش‌بخش باشید. کودک را از حقیقت دور نکنید، اما لازم نیست همه‌ی جزئیات تلخ را بازگو کنید. مثلاً بگویید: «گاهی آدم‌ها با هم دعوا می‌کنن و این خیلی ناراحت‌کننده‌ست، اما ما الان کنار همیم و حواسمون به همه‌چی هست.» 🔸 با زبانی متناسب با سن او حرف بزنید. جملات را ساده و امن نگه دارید. اگر پاسخی را نمی‌دانید، بگویید: «نمی‌دونم، اما می‌تونم برات پیدا کنم.» بگذارید بداند حتی وقتی دنیا نامطمئن است، بزرگ‌ترها قابل اعتمادند. 🔸 احساساتش را تأیید کنید. اگر ترسیده یا نگران است، نگویید «چیزی نیست»؛ بگویید: «می‌فهمم ترسیدی. طبیعیه. منم گاهی می‌ترسم، اما ما با هم قوی‌ایم.» 🔸 روال روزمره را حفظ کنید. برنامه خواب، غذا خوردن، بازی و قصه‌ گفتن به کودک حس امنیت و ثبات می‌دهد. حتی در روزهای ناامن، همین چیزهای کوچک سپر روانی کودک‌اند. 🔸 بگذارید سؤال بپرسد. وقتی می‌پرسد: «چرا جنگ شده؟» یا «چرا مردم با هم بد می‌شن؟» جواب دهید: «گاهی آدم‌ها راه خوبی برای حل اختلاف پیدا نمی‌کنن. ما همیشه دنبال راه‌های صلح‌آمیز می‌گردیم.» 🔸 از بازی، نقاشی و قصه‌درمانی کمک بگیرید. این‌ها زبان طبیعی کودکان برای بیان احساسات‌شان هستند. همراه‌شان بازی کنید، بگذارید نقاشی بکشند یا داستان بسازند. از دل این‌ها می‌توانید نگرانی‌های پنهان‌شان را بشنوید. 🔸 تماس با اخبار نگران‌کننده را محدود کنید. دیدن تصاویر خشونت‌بار یا شنیدن اخبار پی‌درپی، ذهن کودک را پر از اضطراب می‌کند. برای کودکان کوچک‌تر، بهتر است اخبار را به‌طور کامل خاموش کنید. برای بزرگ‌ترها، شنیدن را به مکالمه‌ای امن تبدیل کنید. کودکانی که در بحران‌ها حمایت روانی دریافت می‌کنند، کمتر دچار آسیب‌های بلندمدت می‌شوند. با محبت، صداقت، حضور و توجه، ما می‌توانیم سپر روانی آن‌ها باشیم. @mehromahngo

داستان بهبود زندگی بی‌بی گل و خانواده‌اش