بیانیه موسسه مهروماه به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودک

🔻بیایید به کار کودکان پایان دهیم موضوع کار کودک در ایران پدیده‌ای چندوجهی و متأثر از عوامل مختلف در سطوح گوناگون است. برای پایان دادن به آن، بررسی همه‌جانبه این عوامل در ابعاد مختلف ضروری است. بررسی ویژگی‌های جمعیت‌شناختی پژوهش‌های انجام‌شده نشان می‌دهد که متأسفانه سن اشتغال کودکان در حال کاهش است و تعداد کودکان کار روز‌به‌روز در حال افزایش است. کار کودکان ارتباط مستقیمی با سطح اقتصادی خانواده، بازماندگی از تحصیل، سابقه آزار در خانواده، ازدواج زودهنگام، سطح تحصیلات والدین، اعتیاد، نداشتن مدارک هویتی، فروپاشی خانواده، مهاجرت و خشونت خانگی دارد. علاوه بر این، عواملی مانند ضعف در نظام رفاهی (از جمله نبود دسترسی همگانی به بیمه)، نبود نظارت مؤثر بر واحدهای کاری و بی‌توجهی به اقشار فرودست، در کنار ناکارآمدی نظام آموزشی، از دلایل اصلی ورود کودکان به چرخه کار هستند. دسترسی محدود یا نداشتن حق تحصیل برای کودکان فاقد شناسنامه، نبود انعطاف در آموزش و ناکارآمدی نظام آموزشی، نقش مهمی در افزایش آمار کودکان کار ایفا می‌کنند. در سطح کلان، عواملی چون افزایش نابرابری‌های اجتماعی-اقتصادی، رشد حاشیه‌نشینی، سیاست‌های تعدیل ساختاری، تورم، بیکاری، کاهش درآمد سرانه، فقر گسترده، جنگ، پناهندگی، توسعه نامتوازن مناطق و مهاجرت به کلان‌شهرها، از دلایل اساسی گسترش پدیده کار کودک هستند. در تحلیل وضعیت کودکان کار، باید به پیامدهای آن نیز توجه داشت. مهم‌ترین پیامد، از دست رفتن دوران کودکی است. همچنین نارسایی‌های آموزشی، مشکلات جسمی و روانی، اختلالات رشدی، مصرف مواد مخدر و الکل در سنین پایین، بزهکاری، سوء‌استفاده و ناامنی، استثمار (شرایط کاری نامناسب و دستمزد پایین) و تبعیض جنسیتی از دیگر پیامدهای آن هستند. عدم تعریف واحد از «سن کودک» در قوانین مختلف، باعث ایجاد ابهام و تناقض در حقوق کودکان شده است. بر اساس مواد ۲۹ و ۳۰ قانون اساسی و بند ۳ اصل سوم، و همچنین ماده ۶ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، دولت موظف به تأمین آموزش رایگان تا پایان دوره متوسطه برای همه کودکان است. این امر با ماده ۷۹ قانون کار که سن قانونی اشتغال را ۱۵ سال تعیین کرده، در تعارض قرار دارد. طرح‌ها و برنامه‌های دولتی با عناوینی همچون «ساماندهی» و «جمع‌آوری» که طی بیست سال اخیر اجرا شده‌اند، نه‌تنها در کاهش پدیده کار کودک موفق نبوده‌اند، بلکه موجب آسیب‌های روحی و روانی بیشتر برای کودکان شده‌اند. این طرح‌ها با محوریت سازمان بهزیستی، شهرداری، فرمانداری و نیروی انتظامی، و با تمرکز بر نگهداری کودکان در مراکز شبانه‌روزی، سعی در حذف فیزیکی حضور کودکان از خیابان داشتند، بی‌آنکه به علل اصلی توجهی شود. حتی افزودن عناوینی چون «توانمندسازی» و «آموزش» نیز نتوانست ماهیت این طرح‌ها را تغییر دهد. پایان دادن به کار کودک نیازمند عزم جدی مسئولان، سیاست‌گذاران و همراهی جامعه است. روز جهانی مبارزه با کار کودک، فرصتی برای بلند کردن صدای کودکان، یادآوری مسئولیت‌های دولت، و تأکید بر چهار اصل بنیادین پیمان‌نامه حقوق کودک است: حق بقا و رشد، منافع عالیه کودک، عدم تبعیض، و امنیت. برای رسیدن به برنامه اقدام مؤثر، انجام پژوهش‌های علمی درباره عوامل گسترش کار کودک و بررسی تجربه‌های موفق داخلی و بین‌المللی ضروری است. علی‌رغم انجام مطالعات پراکنده، تدوین یک برنامه جامع عملیاتی هیچ‌گاه در اولویت نبوده است. با این حال، در سال ۱۴۰۰ دو مؤسسه «مهر و ماه» و «رحمان» با سفارش پژوهشی به تیم دکتر روشنفکر، موفق به انتشار کتابی با عنوان «پایان دادن به کار کودک در خیابان» شدند. این پژوهش با بهره‌گیری از نظرات فعالان باسابقه حقوق کودک، به تدوین راهبردهای موثر در حذف کار کودک منجر شد. مطالعات نشان داده‌اند کشورهایی که در کاهش کار کودک موفق بوده‌اند، دولت‌ها مسئولیت مستقیم مقابله با این پدیده را پذیرفته‌اند. این دولت‌ها با تدوین استراتژی ملی و اجرای برنامه‌های چندبُعدی در مناطق مختلف و با مشارکت بخش‌های دولتی و جامعه مدنی، موفق به کاهش چشمگیر پدیده کار کودک شده‌اند. بر اساس مطالعات و مشورت با صاحب‌نظران و کنشگران، ۹ راهبرد اصلی برای پیشگیری و حذف کار کودک در کتاب «پایان دادن به کار کودک در خیابان» ارائه شده‌اند: ۱. تأمین مالی و تخصیص منابع در چارچوب بودجه کشور ۲. فقرزدایی و تقویت نظام رفاه اجتماعی برای پوشش کامل خانواده‌های محروم و کودکان آسیب‌پذیر ۳. اصلاح نظام آموزشی به‌منظور جلوگیری از بازماندن کودکان از تحصیل ۴. اصلاح و اجرای مناسب تنظیمات بازار کار ۵. حفاظت از کودکان در شرایط دشوار ۶. به رسمیت شناختن مهاجران و پناهندگان و دربرگیری آنان ۷. تعیین نقش‌ها و مسئولیت‌های بخش خصوصی ۸. تقویت و حمایت از جامعه مدنی ۹. ارتقای آگاهی عمومی

بیانیه فعالان و نهادهای حقوق کودک: قانون عفاف و حجاب در تقابل با حقوق بنیادین کودک است

بیانیه فعالان و نهادهای حقوق کودک: قانون عفاف و حجاب در تقابل با حقوق بنیادین کودک است
در بیانیه جمعی از فعالان و نهادهای حقوق کودک در خصوص قانون حجاب و عفاف آمده است:

قانون موسوم به حجاب و عفاف آشکارا در تقابل با حقوق بنیادین کودکان وفق قوانین بین‌المللی و داخلی کشور است. این متن در فصل پنجم خود از ماده ۳۷ تا ۷۴ به تعیین مجازات برای طیف وسیعی از پوشش‌های عرفی تحت عناوینی از قبیل برهنگی، بی‌عفتی، کشف حجاب و بدپوششی در انظار عمومی، معابر یا اماکن عمومی اعم از فضای حقیقی یا مجازی پرداخته و در این میان برای کودکان ۹ تا ۱۸ سال نیز جرم انگاری‌های جدیدی را در نظر گرفته است. این در حالیست که در دهه‌های گذشته تلاش‌های جامعه مدنی و نهادهای متولی دفاع از حقوق کودکان با پیوستن به کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۱۳۷۲و تصویب قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب سال ۱۳۹۹ معطوف به رسمیت شناختن حقوق کودکان و تضمین بالاترین استانداردها در سطح بین‌المللی و با توجه به واقعیت‌های اجتماعی جامعه ایران بوده است.

🔸بیانیه جمعی از سازمان‌های مردم‌نهاد به مناسبت آغاز سال تحصیلی؛

🔸بیانیه جمعی از سازمان‌های مردم‌نهاد به مناسبت آغاز سال تحصیلی؛
برخورداری از آموزش با کیفیت  و رایگان حق همه کودکان است!

هر ساله به بهانه آغاز بازگشایی مدارس و مناسبت‌های مرتبط با کودکان،  انبوهی از مسائل و مشکلات را مورد تاکید قرار داده  و بر احقاق حقوق کودکان پافشاری کرده‌ایم. با نگاهی گذرا بر اهم عناوین مطالبات، متوجه خواهیم شد که متاسفانه تا کنون گویا گوش شنوایی برای شنیدن آلام  و رنج‌های بی‌شمار کودکان وجود ندارد .

آمار رو به رشد کودکان خارج از چرخه تحصیل، وضعیت بغرنج کودکان مهاجر و کودکان زباله گرد، گسترش روز افزون مدارس خصوصی، فقیرتر شدن رو به گسترش اموزش و پرورش دولتی، بی‌عدالتی مفرط در حق بقا و رشد و آموزش کودکان سیستان و بلوچستان و ایلام و کردستان و خوزستان و .. همه و همه مرارت‌های پرتکرار کودکان این سرزمین است.

ازدواج در سنین کودکی را از رسانه ملی و برخی از دیگر رسانه‌های جمعی  ترویج  می‌کنند و آشکارا در تقابل با پیمان نامه جهانی حقوق کودک  که  کشور ما‌ نیز از سال ۱۳۷۳به آن پیوسته و ملزم به اجرای آن است قرار می گیرند .
به راستی آیا با این حجم از مسائل حل نشده ی کودکان از یک طرف و  دربند کردن معلمان و اموزگاران شریف پرسشگر و مطالبه گر از طرف دیگر،  می‌توان امیدی به توسعه عدالت آموزشی و ایجاد دسترسی برابر  به آموزش با کیفیت برای همه ی کودکان را  داشت؟

چگونه است که از مافیای کنکور، مافیای سرسخت‌تر امتحانات نهایی هم قد علم می‌کند و علیرغم اعتراض مجلس و دولت و  شخص وزیر آموزش و پرورش و  والدین و دانش آموزان و.. هیچکس  توانایی لغو مصوبه نامطلوب تاثیر معدل امتحانات نهایی در کنکور  را ندارد؟  چگونه است که  از وجود عدالت آموزشی سخن می گوییم  اما ردیف مربوط به حمایت از کودکان کار از قانون برنامه هفتم توسعه حذف می‌شود؟
چگونه است که بودجه سرانه دانش آموزی در این کشور در مقایسه با بودجه بسیاری از دستگاهها و سازمان‌های دیگر تقریبا هیچ است و اراده‌ای برای افزایش بودجه این وزارتخانه وجود ندارد؟
آیا با وجود این همه تبعیض‌ و بی‌عدالتی‌ می‌توان امیدی به توسعه داشت؟

در چنین شرایطی و در  آستانه‌ی آغاز سال تحصیلی جدید،  ما جمعی از سازمان‌های مدنی حامی کودکان، ضمن تبریک روز دانایی و بالندگی به دانَش آموزان و معلمان و خانواده‌ها، موارد زیر را با تاکید فراوان مطالبه می‌کنیم:

۱- متاسفانه چندین سال است  که با پولی شدن آموزش و پرورش و عدم توجه به زیرساختهای آموزشی در مناطق محروم،  از توسعه عدالت آموزشی فاصله گرفته و عملا نظام آموزشی طبقاتی شده است. از این رو پایبندی عملی به شعار توسعه عدالت آموزشی و همچنین اجرای بند مغفول مانده سی‌ام قانون اساسی مطالبه جدی فعالان حقوق کودک است.
۲-تاکید می‌کنیم که کودکان مهاجر و پناهنده مطابق با پیمان نامه جهانی حقوق کودک، حق برخورداری از آموزش و تحصیل و سایر خدمات اجتماعی را دارند.
۳-وزارت اموزش و پرورش بیش از دیگر سازمان‌ها باید پایبند به مفاد پیمان نامه جهانی حقوق کودک بوده و پرهیز از سیاست‌زدگی  در تصمیم سازی‌ها و سیاستگذاری‌های  اموزشی و پرورشی، به کارگیری نیروهای کارآمد و کاردان و متخصص در برنامه ریزی‌ها و تدوین کتب درسی از وظایف اصلی این وزارتخانه است.
۴-حذف مصوبه کنکوری و عقب راندن مافیاهای مختلف در عرصه اموزشی کشور مطالبه جدی فعالان حقوق کودک، دانش آموزان و خانواده‌های آنان است.
۵- توجه و احترام به زبان مادری در مدارس و توجه به آموزش با کیفیت و طراحی محتوای اموزشی متناسب با نیازهای کودکان و همچنین طراحی و تدوین محتواهای آموزشی بر اساس  نیازهای اقلیمی محل زندگی دانش آموزان از دیگر موارد مورد تاکید سازمان‌های مدنی است
۶-کودکان کار، کودکان بازمانده از تحصیل و کودکان در شرایط‌دشوار،  نیازمند توجه جدی برای ورود به چرخه تحصیل و دنیای کودکی هستند.  همکاری وزارت رفاه و وزارت اموزش و پرورش و استفاده موثر از تجربیات میدانی سازمان‌های مردم‌نهاد در این زمینه،  می‌تواند در مسیر تحقق این مهم بسیار راهگشا باشد .
با امید به ساختن جهانی شایسته کودکان
اول مهر ماه ۱۴۰۳
۱-موسسه یاریگران کودکان کار پویا
۲-موسسه توانمندسازی ندای ماندگار
۳-گروه فرهنگی اجتماعی کیانا
۴-موسسه توانمندسازی مهر و ماه
۵-گروه تلاشگران یاری همدل
۶-انجمن پرنده درخت کوچک
۷-انجمن حمایت از حقوق کودکان
۸-موسسه مهرآفرین پناه عصر
۹-انجمن درخت کوچک زندگی
۱۰-انجمن دوستداران کودک پویش
۱۱-انجمن آموزشی، پژوهشی پویا
۱۲-موسسه تاک سرزمین من
۱۳-موسسه شکوفایی استعداد‌های کودکان مهر
۱۴-موسسه انسان دشواری وظیفه
۱۵-انجمن حمایت از کودکان کار
۱۶-انجمن یاری کودکان در معرض خطر

توصیه‌ها و تقاضاهای سازمان‌های مردم‌نهاد از رئیس جمهور

بیانیه جمعی از انجمن‌های حامی‌کودکان بر لزوم فراهم آوردن زمینه آموزش رایگان برای همه کودکان

پیام نوروزی موسسه‌ی توانمندسازی مهروماه به مناسبت نوروز ۱۴۰۰

بیانیه‌ی مهروماه در محکوم کردن حمله‌ی ترکیه به کوردهای شمال سوریه

بیانیه موسسه مهر و ماه به مناسبت روز جهانی کارگر