سکوت، خیانتیست به کودکیِ فراموش شده این جهان.
برای کودکان ما کودکیم.
نه سربازیم، نه سیاستمدار.
ما پرچم نمیفهمیم، مرز نمیفهمیم،
ما فقط بوی نان تازه را میشناسیم،
صدای خنده مادرمان را،
گرمی دستان پدرمان را.
ما کودکیم.
در غزه،
در زیر آوار، لای خاک و خون، ما دیگر فقط دنبال غذا میگردیم نه دنبال اسباب بازیهایمان
و دنیا،
به جای پناه دادن،
چشمهایش را بسته و لبهایش را دوخته.
ما کودکیم.
در افغانستان،
بعد از سالها بازی با دوستانمان در کوچههای ایران،
ما را پرت کردند به جایی که وطنمان نام دارد اما هرگز آن را ندیدهایم.
ایران ما را رها کرد،
افغانستان نمیشناسدمان.
و ما… ما فقط میخواستیم به مدرسه برویم.
ما کودکیم.
در ایران،
با ترس بزرگ میشویم،
با صدای انفجار،
با واژهی “تحریم”، با نانهایی که کوچکتر میشوند و آرزوهایی که دورتر میروند.
ما نمیدانیم چرا انسانها جنگ می کنند؟
ما قربانی سیاست هایی می شویمکه هیچ نقشی در آنها نداریم.
ما کودکیم.
نه دشمنیم، نه خطر.
ما فقط گرسنهایم.
فقط خستهایم.
فقط دلمان میخواهد بخوابیم بدون صدای بمب،
بدون ترس از فردا.
به جای گلوله، برای ما دفتر بیاورید.
به جای زندان، برای ما خانه بسازید.
ما فقط کودکیم و کودک بودن جرم نیست.
سکوت، خیانتیست به کودکیِ فراموش شده این جهان.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!