مردان کولبر، کودکان کولبر و حالا زنان کولبر!
«اقتصاد یک منطقه بر روی کولِ اهالی!»
پیشتر پدیدهی کولبری را مسالهای مختص مردان میدانستیم. پس از مدتی خبر مرگ فرهاد و آزاد خسروی، دو برادر نوجوانِ کولبر، بر اثر گرفتار شدن در برف و سرما بیرون آمد و جامعه متوجه شد که پدیدهی کولبری در میان کودکان نیز وجود دارد! (دست مریزاد به رسانهها و نهادهای ناظر بر آنها که ما تازه با خبر مرگ عزیزانمان، باید متوجه این جفا در حق آنها میشدیم! بگذریم!) پس از مدتی عکسهایی از کولبری زنان منتشر شد و فهمیدیم گویا مردمان آن منطقه از کشور، بر اساسِ «اقتصاد کولبری» زندگی خود را سر میکنند و برنامهی نهادهای اقتصادیِ کلان گویا گسترش کولبری به عنوان راهحل حیاتی اقتصاد منطقه است! «اقتصاد بر روی کولِ اهالی»! و یک دست مریزاد دیگر به برنامهسازان اقتصادی کلان!
ایجاد اشتغال بر پایهی ویژگیهای خاص هر اقلیم مسالهای است که در ایران به شدت در مورد آن کمکاری میشود. استفاده از جاذبههای طبیعی و گردشگری، سابقهی تاریخی و قدمت چندهزار سالهی این منطقه که آن را از لحاظ فرهنگی و هویتی (گویش و زبان اهالی، لباسها، اشتراکات فرهنگی با اقوام در سایر کشورهای همسایه، آیین و رسوم متنوع و زیبا) غنی میسازد، توجه بیشتر به صنایع مختص این منطقه و استفادهی بیشتر از نخبگان محلی (که قطعا توانایی ارتباطی و زبانی بهتری با مردمان منطقه برقرار کرده و قطعا از سوی مردمان آن منطقه راحتتر پذیرفته میشوند، به جای نگاههای تنگنظرانه که رونق را از این منطقه ربوده است.) میتواند در رشد و شکوفایی این مناطق بسیار کارساز باشد.
البته در کنار توجه به پتانسیلهای محلی و منطقهای، باید به توزیع عادلانهی ثروت و گسترش صنایع جدید در این مناطق و عدم تمرکز این صنایع تنها در چند نقطهی خاص و محدود در کشور توجه شود تا موقعیتهای جدید شغلی در صنایع جدید نیز به طور مساوی در نقاط مختلف کشور بهخصوص در این منطقه، ظهور و بروز کند. توجه به تبادلات فرهنگی بینالمللی و نگاهی به بازارهای جهانی در این زمینه اقدام دیگریست که میتواند تبدیل به فرصتی دیگر برای معرفی این مناطق گردد.
یک زن در این منطقه به جای آنکه به کولبری بپردازد، میتواند با زبانی که ریشه در هویت تاریخی این کشور دارد و نشانی از هویت غنی این خطه است، حکایتگر آداب، آیین، تاریخ، اساطیر و فرهنگ خود برای هزاران بازدیدکنندهی داخلی و خارجی باشد؛ اگر بستر مناسب و متناسب با شرایط امروز جهان (همچون توسعهی ساخت هتلهای استاندارد که پیشنیاز توسعهی صنعت گردشگری است.) توسط متولیان امر فراهم شود، به پتانسیلهای منطقه (خارج از هر نگاه تنگنظرانه) توجه شود و رفاه و آسایش مردمان، به عنوان یک اصل اساسی در تحقق کرامت انسانی، در الویت اول قرار بگیرد.