کاهش فشارهای روانی رد مرز مهاجرین

هفته گذشته کارگاهی با حضور حقوقدان خانم مژگان عطار و مددکاران اجتماعی و روانشناس موسسه مهروماه، در جهت کاهش فشارهای روانی رد مرز مهاجرین افغانستانی و تبعات آن بر خانواده‌ها برگزار شد. در این کارگاه بیش از ۵۰ نفر حضور داشتند.دختران و زنانی که حتی در ایران متولد شده‌اند و به ناگاه بعد از سال‌ها تحصیل و زندگی در  ایران، باید ایران را ترک کنند و با نگرانی از آینده خود در زیر سایه طالبان، به  اخراجشان اعتراض دارند، اعتراضی که به هیچ کجا نمی‌رسد.

سالی دیگر را آغاز کردیم با امید به تغییر

سالی دیگر را آغاز کردیم با امید به تغییر، با تلاش برای ترمیم زخم‌هایی که بی‌عدالتی و نابرابری بر جان زنان و کودکان مهروماه زده است. در این گزارش تصویری با گوشه‌ای از آنچه در مهروماه و در اولین ماه از سال جدید انجام داده‌ایم تا به راهمان در مسیر تغییر ادامه دهیم، آشنا می‌شوید.

به مناسبت روز معلم بار دیگر در کنار معلم‌های پرتلاش مهروماه گرد هم آمدیم تا زحماتشان را پاس بداریم‌.

به مناسبت روز معلم بار دیگر در کنار معلم‌های پرتلاش مهروماه گرد هم آمدیم تا زحماتشان را پاس بداریم‌. در جشن روز معلم، کودکان حیاط موسسه را با کاردستی‌های خود آذین‌بندی کردند و هر کلاس برای معلم‌شان با ذوق و شوق جشن گرفتند و با قلب‌های کودکانه‌شان این روز را تبریک گفتند. قدردان زحمات بی‌دریغ معلم‌های عزیز مهروماه و همه معلم‌هایی که با تعهد و عشق خود دنیای کودکان را روشن‌تر می‌کنند و آنها را برای زندگی آماده می‌کنند، هستیم.

روز معلم را به تمام آموزگاران فهیم و دلسوز تبریک می‌گوییم

روز معلم را به تمام آموزگاران فهیم و دلسوز تبریک می‌گوییم؛ به‌ویژه آنانی که در دل دشواری‌ها، با صبوری و عشق چراغ دانایی را روشن نگه می‌دارند. شما که در کلاس‌های کوچک یا بی‌سقف، با کمترین امکانات اما بزرگ‌ترین دل‌ها، بذر آگاهی می‌کارید، قهرمانان بی‌ادعای فردای این سرزمین هستید. سپاس برای ایستادگی‌تان در برابر نابرابری‌ها، برای امیدی که در دل کودکان می‌نشانید، و برای صدایی که گاه تنها پناه یک کودک است. روزتان پر از احترام، مهربانی و نور.

روز جهانی کارگر را گرامی می داریم به یاد کودکانی که به جای تجربه کودکی مجبور به کار هستند

امسال در حالی روز جهانی کارگر را گرامی می‌داریم که هنوز در سوگ کارگران جان‌باخته در فاجعه بندر رجایی بندرعباس هستیم. بنا بر اخبار منتشرشده، اکثر قربانیان این حادثه از کارگران زحمتکش این بندر بوده‌اند. فجایع تلخی که همواره بیشترین آسیب را به کارگران وارد می‌کند؛ چه فروریختن آوار معادن در طبس و دامغان باشد، چه حوادثی مانند پلاسکو و متروپل. کارگران ستون فقرات اقتصاد هر جامعه‌اند، اما سال‌هاست زیر بار فقر، بی‌عدالتی و فقدان حمایت‌های کافی، خمیده شده‌اند. بسیاری از آنان با حقوق اندک، قراردادهای موقت، محیط‌های ناایمن و نبود امنیت شغلی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. با این حال، در دل این رنج‌ها، گروهی هستند که حتی نام «کارگر» برایشان بزرگ است: کودکان کار. کودکانی که به‌جای مدرسه، ابزار کار به دست گرفته‌اند. نه انتخابشان بوده که کار کنند، نه رؤیایشان دست‌فروشی در خیابان‌ها یا کار در کارگاه‌های تاریک و بی‌نور. آن‌ها برای نان‌آور بودن به دنیا نیامده‌اند، اما فقر و بی‌توجهی مسئولان، آن‌ها را از بازی، آموزش و حتی تجربه کودکی محروم کرده است. متأسفانه قوانین حمایتی در مورد کودکان کار دچار کاستی‌های فراوانی است؛ از ابهام در تعریف سن کودکی و تناقض میان اصل ۳۰ قانون اساسی و مواد ۷۹ تا ۸۴ قانون کار گرفته تا نادیده‌گرفتن ماده ۳۲ پیمان‌نامه حقوق کودک و مقاوله‌نامه ۱۸۲ سازمان بین‌المللی کار، همه باعث پایمال‌شدن حقوق این کودکان شده‌اند. ما هر روز از کنارشان عبور می‌کنیم، بی‌آن‌که بپرسیم: چرا باید کودکی کار کند؟ چرا از آینده‌اش سهمی ندارد؟ بیاییم روز جهانی کارگر را به بهانه‌ای تبدیل کنیم برای شنیدن صدای کودکانی که هنوز خوب بلد نیستند سخن بگویند، اما دست‌هایشان پینه بسته. برایشان فریاد بزنیم، شاید روزی فرا برسد که دیگر کودکی، ناچار به بزرگ شدن در این شرایط نباشد.

🔸آموزش در حصار ترس – نگرانی‌ها درباره تفاهم‌نامه بین نیروی انتظامی و آموزش و پرورش

امضای تفاهم‌نامه‌ای با عنوان «همکاری آموزشی، اجتماعی و فرهنگی» بین نیروی انتظامی و وزارت آموزش‌و‌پرورش، نگرانی‌های جدی میان فعالان حقوق کودک ایجاد کرده است. این اقدام برخلاف نقش مدرسه به عنوان محیطی امن برای کودکان است و آثار روانی و اجتماعی نگران‌کننده‌ای دارد.

🔻ایرادات وارده به به این تفاهم‌نامه

۱. نقض اصل حاکمیت آموزشی طبق اصل ۳۰ قانون اساسی، آموزش باید تحت نظر وزارت آموزش‌و‌پرورش و نهادهای تخصصی باشد. ورود نیروهای امنیتی به این حوزه، ناقض حریم آموزشی و قانون است. آیین‌نامه‌های شورای عالی آموزش‌و‌پرورش نیز استفاده از تنبیه و حضور غیرتخصصی را ممنوع کرده‌اند.

۲. نقض تعهدات بین‌المللی بر اساس کنوانسیون حقوق کودک، دولت‌ها موظف به تضمین مصلحت عالیه کودک و آموزش رایگان و ایمن هستند. ورود نیروهای انتظامی، فضای آموزشی را از امنیت و آزادی تهی می‌کند.

۳. تعارض با قوانین ملی حمایت از کودک قانون حمایت از کودکان (مصوب ۱۳۹۹) تأکید دارد هر اقدامی که سلامت جسمی و روانی کودک را تهدید کند ممنوع است. دخالت نیروی انتظامی در امور آموزشی مغایر با این قانون است.

۴. تجربه‌های ناموفق گذشته مطالعات نشان می‌دهد حضور نیروهای انتظامی در مدارس منجر به ترس، بی‌اعتمادی و آسیب‌های روانی بلندمدت در کودکان می‌شود. همچنین این نیروها تخصص لازم برای ارائه خدمات تربیتی و مشاوره‌ای را ندارند.

با توجه به موارد فوق، این تفاهم‌نامه: ▫️برخلاف قوانین داخلی و تعهدات بین‌المللی است؛ ▫️باید فوراً لغو شود؛ ▫️آموزش باید به متخصصان تعلیم و تربیت سپرده شود؛ ▫️به جای حضور نیروی انتظامی، از مشاوران و روان‌شناسان آموزش‌و‌پرورش استفاده شود. ایجاد فضایی امن، آزاد و متناسب با حقوق کودکان، حق مسلم همه کودکان است!

دیدار بهاری با همکاران و داوطلبان مهر و ماه – فروردین 1404

در بهاری دیگر دیداری تازه کردیم با همکاران و داوطلبان مهروماه که کنارمان بودند تا تلاش برای تغییر را به ثمر برسانیم و با آغازی نو در مسیر برقراری عدالت اجتماعی استوارتر گام برداریم. حضورتان سبز و مانا

🔸زخم‌هایی بر جان کودکان که دیده نمی‌شوند و آثار آن تا همیشه باقی می‌ماند!

در یکی از مدارس پسرانه شهر ری که باید پناه کودک باشد، باز هم خبر رسید که مدرسه، میدانِ تحقیر و آزار شد. نه جنگی در کار بود، نه دشمنی از بیرون آمده بود. درد، از همان‌جا آغاز شد که باید محل امنی برای آموختن می‌بود: مدرسه. در یکی از مدارس ابتدایی شهرری، معلمی با سوءاستفاده از جایگاهش، کودکان کلاس پنجمی را با نام «تنبیه سربازی» به خلوت نمازخانه برد و زخم‌هایی زد که نه بر تن، که بر روح و روانشان ماندگار است. زخم‌هایی که شاید سال‌ها بعد، در اتاق روان‌درمانگر، تازه واژه پیدا کنند. والدین وقتی متوجه شدند، نشانه‌ها را دیدند: گریه‌های شبانه، کابوس، ترس از مدرسه، سکوت‌های ممتد. و وقتی سرانجام حرف‌ها به زبان آمد، با دیواری از انکار و بی‌پاسخ‌ماندن روبه‌رو شدند. مدیر مدرسه انکار کرد، مدارک نشان داده نشد، و معلم صرفاً «منتقل» شد؛ گویی کودک تنها خطایی در سیستم بوده که باید بی‌سروصدا پاک شود. اینجا مسئله فقط یک معلم متجاوز نیست. مسئله یک سیستم بی‌قانون و بی‌ضمانت است. سیستمی که در آن کودک هنوز موضوع نیست، بلکه شیء است؛ بی‌حق، بی‌صدا، بی‌پناه. در این سرزمین، قانونی برای حمایت از کودک وجود ندارد که الزام‌آور، اجراپذیر و بازدارنده باشد. آموزش و پرورش، تنها نامی مانده بر دیواری ترک‌خورده؛ و مدرسه، اغلب اولین جایی است که کودک طعم قدرتِ بی‌مهار و خشونت پنهان را می‌چشد. اگر معلم متجاوز است، ساختاری که اجازه می‌دهد او سال‌ها در خلوت نمازخانه در را ببندد، همدست این جنایت است. اگر پدر و مادری از ترس سکوت می‌کند، این جامعه‌ای است که «آبرو» را بر جان کودک ترجیح داده. اگر کودک از حرف زدن می‌ترسد، این ما هستیم که بلد نبودیم به او گوش بدهیم. کودک‌آزاری یک رویداد نیست؛ آینه‌ای‌ست از همه‌ غفلت‌های ما در دل فرهنگی که کودک را جدی نمی‌گیرد، از نظامی که سکوت را پاداش می‌دهد و فریاد را مجازات می‌کند. و زخم‌هایی که امروز در دل آن کودکان مانده، فردا به شکل خشم، ترس، یا بی‌اعتمادی به جامعه برمی‌گردد. کودک، نیاز به امنیت دارد. نه در حرف، که در قانون. نه در شعار، که در نهادهایی با قدرت، با نظارت، با حمایت. و تا آن روز، ما مسئولیم؛ اگر نگوئیم، اگر ننویسیم، اگر نایستیم.

🔸روایتی از رنج خاموش در خیابان‌های شهر ▫️به مناسبت ۱۲ آوریل، روز جهانی کودکان خیابانی

دوازدهم آوریل، روز جهانی آگاهی‌بخشی نسبت به وضعیت کودکان خیابانی است؛ روزی که جهان به یاد می‌آورد هنوز میلیون‌ها کودک در خیابان‌ها زندگی یا کار می‌کنند و از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود محروم هستند. این کودکان، که حضورشان در خیابان نه از سر بازی یا کنجکاوی، بلکه نتیجه‌ای از فقر، بی‌عدالتی، بحران‌های اجتماعی و بی‌توجهی ساختارهای حمایتی است، نیازمند توجه و حمایت جدی جامعه هستند.

✍️ یادداشت افخم صباغ؛ مدیرعامل موسسه توانمندسازی مهروماه

متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.