بیانیه جمعی از تشکلهای حامی کودکان؛
از کودکان و صدای آنها در مقابل خشونت محافظت کنیم
در یک ماه گذشته اسفناکترین اتفاقها برای کودکان کشورمان رقم خورده است.
بر اساس گزارشهای متعدد، حدود سی کودک دو تا هجده ساله در اعتراضهای خیابانی با خشونت تمام کشته شده و تعداد زیادی نیز مجروح، مصدوم و دستگیر شدند. در این میان، متاسفانه مدارس هم از خشونتها در امان نماندهاند؛ مکانی که در همه جای دنیا حتی در جنگها و جنبشها جزو امنترین مکانها به شمار میآید و تامین امنیت آن جزو بدیهیترین وظایف حکومتهاست، توسط ارگانی که طبق قانون نیز حق ورود به مدارس را ندارد، مورد هجوم واقع شده و به یکی از ناامنترین مکانها برای کودکان تبدیل شده است و کودکانی در مدارس دستگیر شدهاند یا مورد ضرب و جرح قرار گرفته و متاسفانه در مواردی هم کشته شدهاند. برخی مسئولان نشان دادهاند که کمترین صلاحیتی برای آموزش به کودکان و مراقبت از آنها ندارند. آنهایی که خود به تشدید این فشار و ناامنی در مدارس کمک کردهاند و البته برخی نیز متعهدانه وظیفه حرفهای خود را در قبال کودکان انجام دادهاند و تا حد توان از امانتهای مردم مراقبت کردهاند و رنج خود را به جای رنج کودکان انتخاب کردهاند اما مهمترین متولی آموزش و دانایی کودکان کشور، یعنی وزیر آموزش و پرورش در موضعی بسیار عجیب و خلاف اصول انسانی و حقوق کودک، از حمله به مدارس حمایت کرد و در واقع با این کار، مدرسه را که مهمترین پناه اجتماعی کودکان بعد از خانواده است، فروریخت. نهادی که قرار بود زمینههای رشد کودکان در دفاع از حقطلبی و آزادیخواهی، زمینه آموزشهای مرتبط با صلح و مدارا را فراهم کند، با تهدید و تحقیر و ایجاد رعب و وحشت، سعی در مطیع کردن همراه با زور و اجبارکودکان را داشته است.
اکنون کوکانمان بیپناه ماندهاند و وضعیت روحی و روانی آنها نامساعد است. در وضعیتی که به چنین وزیری و نهادهای مرتبط برای حمایت از دانشآموزان امیدی نیست، لازم است همگی در اقداماتی حمایتی و مطالبهگرانه در ایجاد فضایی امن برای آنان تلاشی جمعی داشته و انتظار آن است که با حمایت حداکثری و گسترده از کودکان، رعایت حقوق حداقلی آنان مانند حق داشتن عقیده، نظر و حق برپایی اجتماعات مسالمتآمیز و… که هم در مفاد قانون اساسی و هم در پیماننامه جهانی حقوق کودکان درج شده است، را مورد تاکید قرار بدهیم.
موارد زیر از جمله اقداماتی است که در این زمینه توصیه میشود:
*۱-* در شرایط فعلی به خانوادهها و همچنین نهادهای مدنی حامی کودکان توصیه میشود به منظور ایجاد فضایی امن برای فرزندانشان و ابراز آزادانه عقاید آنان تلاش کنند، با مدارس بیشتر در ارتباط باشند، وظایف مسئولان مدارس و همچنین انجمنهای اولیا و مربیان مدارس را برای حمایت از دانشآموزان در محیط مدرسه و به رسمیت شناختن حق انتقاد و اظهارنظر دانشآموزان را به آنان یادآور شده و زمینه امنیت فرزندان را در مواقع خطر و بحران فراهم آورند.
*۲-* معلمان و آموزگاران آگاه و دلسوز که خوشبختانه تعدادشان هم زیاد است، در کلاسهای درس زمینه گفتگو، همراهی و همدلی با کودکان و نوجوانان را فراهم کنند. دانشآموزان نیاز دارند حرف بزنند و شنوایی توام با مهربانی معلمانِ همراه به آنان امید و آرامش خواهد داد.
*۳* – از وکلای دلسوز و مردمی تقاضا داریم بیش از گذشته با خانوادههایی که فرزندان آنان در زندان و کانونهای اصلاح و تربیت در حبس هستند، همدلی و همراهی مجدانه داشته و برای آزادی هر چه سریعتر بچهها تلاش کنند.
*۴* – چنانچه مدیران و مسئولان مدارسی که حامی رویههای خشونتبار هستند، همچنان به ادامه روشهای قبلی پافشاری کنند، که طبیعتا به احساس ناامنی و ترس کودکان و خانوادهها دامن میزند، توصیه میشود که والدین هرچه سریعتر نسبت به جابجایی فرزندان از ان مدارس به مدارسی امنتر اقدام یا بطور موقت از حضور کودکان در اینگونه مدارس خودداری کنند، چرا که حضور توام با ترس در مدارس، آسیب بیشتر و بلندمدتتری برای کودکان درپیخواهد داشت .
*۵-* در خصوص مرجع ملی حقوق کودک که علیرغم مخالفت همیشگی نهادهای مدنی، خود را نهاد دولتی ناظر بر اجرای مفاد پیمان نامه جهانی حقوق کودک در کشور میدانست، سکوت وهم انگیز مرجع تاکنون در وقایع اخیر و عدم حمایت از کودکان و نوجوانان آسیبدیده، ناکارآمدی آن سازمان را در مسئولیت خطیری که برای خود تعریف کرده بود، بیش از پیش آشکار ساخت.
*۶-* ما انجمنهای حامی کودکان بر اساس پیماننامه جهانی حقوق کودک که همواره پایبندی خود به آن را اعلام کرده و چراغ راه فعالیتهای خود قرار دادهایم، همه اقدامات روزهای اخیر را خلاف اصول پیماننامه میدانیم. ضمن ابراز نگرانی از شرایطی که گریبانگیر کودکان و نوجوانان عزیز کشورمان شده است، هرگونه اعمال خشونت علیه دانشآموزان، ورود نهادهای امنیتی و انتطامی به محیط مدرسه، دستگیری و زندانی و تهدید و ارعاب آنان چه در مدارس و چه در خیابان را که همه این موارد مصداق بارز کودکآزاری و قابل پیگیری و شکایت از سوی والدین و مدعیالعموم میباشد، محکوم کرده و خواهان پایان دادن به این رویه خشونتبار هستیم و تاکید میکنیم دانش آموزانِ گرفتار هر چه سریعترآزاد شده و به آغوش خانوادههای خود برگردند.
*هیئت موسس (سوم) شبکه یاری کودکان کار*
اسامی تشکلهای امضا کننده به ترتیب حروف الفبا؛
*۱- انجمن برای کودکان
۲- انجمن پژوهشهای آموزشی پویا
۳- انجمن حمایت از حقوق کودکان
۴- انجمن درخت کوچک زندگی ( قزوین)
۵- انجمن دوستداران کودک پویش
۶- انجمن فرهنگی، پژوهشی پرنده درخت کوچک
۷- انجمن یاری کودکان کار
۸- جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان
۹- قشم، جزیرهای برای کودکان
۱۰- گروه تلاشگران یاری همدل
۱۱- موسسه پیشگیری از اعتیاد و آسیبهای اجتماعی انسان، دشواری وظیفه
۱۲-،موسسه فرهنگی اجتماعی کیانا
۱۳- موسسه توانمندسازی مهر و ماه
۱۴- موسسه توانمندسازی ندای ماندگار
۱۵- موسسه توسعه و توان افزایی کنشگران اجتماعی( فرزانه)
۱۶- موسسه شکوفایی استعدادهای کودکان مهر( شکوفا)
۱۷- موسسه نوید زندگی کوشا
۱۸ – موسسه یاریگران کودکان کار پویا
*
بیانیه گروهی از انجمن های فعال در حوزه کودکان کار به مناسبت ۱۶ مهر روز ملی کودک
امسال روز کودک را شادباش نمی گوییم.
روز ملی کودک فرصتی است تا دوباره به مسایل و مشکلات کودکان و نوجوانان عزیز کشورمان نگاهی بیاندازیم. در سالی که گذشت کودکان در کشورهای مختلف دنیا به خصوص در خاورمیانه روزگار سختی را تجربه کردند. میلیونها کودک ناخواسته درگیر تبعات ناشی از جنگ، مهاجرت اجباری، قحطی، خشکسالی و مشکلات زیستمحیطی بودند و متأسفانه در این شرایط شمار زیادی از کودکان جان عزیزشان را از دست دادند.
بر اساس پیماننامه جهانی حقوق کودک که درسال ۱۹۸۹ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسیده و مورد توافق همه کشورهای جهان از جمله جمهوری اسلامی ایران نیز قرار گرفته، کشورهای عضو باید حق کودک را برای برخورداری از حمایتهای مختلف آموزشی، بهداشتی، درمانی و … به رسمیت بشناسند و در تصمیمسازیها و سیاستگذاریها منافع عالیه کودکان را مدنظر قرار دهند.
با اینکه همه قوانین و کنوانسیونهای جهانی به طور مداوم بر ضرورت توقف کار کودکان تاکید میکنند، هنوز میلیونها کودک برای امرار معاش خود و خانوادههایشان به اشتغال زودهنگام مشغول شدهاند. در ایران آمار دقیقی از تعداد کودکان کار در دست نیست، اما براساس مشاهدات و آمارهای استخراجی از سرشماریها، این آمار روند صعودی دارد و در شرایط دشوار اقتصادی روی آوردن کودکان به بدترین اشکال کار مثل زبالهگردی افزایش یافته است.
شرایطی که اکنون با آن دست به گریبان هستیم، حاصل بیتوجهی حاکمیت به هشدارهای پی در پی سازمانهای مردم نهاد و کارشناسان و دلسوزان حوزههای اجتماعی و اقتصادی است و نتیجه شکاف طبقاتی روزافزونِ حاصل از اقتصاد غیرعلمی و رانتی، گسترش فقر، بیعدالتی و انواع آسیبهای اجتماعی است.
با توجه به شرایطی کنونی کشور با تأکید بر تمامی مطالبات برآوردهنشده از سالهای گذشته چون ممنوعیت بهرهکشی از کودکان، حق برخورداری از تحصیل و آموزش برای همه کودکان بدون توجه به ملیت و قومیت، ایجاد زمینههای لازم برای بازگشت همه کودکان به مدرسه، برخورداری از حق بهداشت و درمان برای کودکان دروضعیت دشوار و خانوادههایشان و … لازم میدانیم ضمن تأکید دوباره بر این مطالبات، موارد ویژهای را مرتبط با بحرانهای جاری مطرح میکنیم:
۱- در تصاویر و کلیپهای منتشر شده از اخبار این روزها، کودکان و نوجوانانی از مناطق حاشیهای با لباسهای فرم و باتوم بهدست دیده شده که نشان میدهد متأسفانه از آنان در مقابله با معترضان استفاده شده است. این رویه را خلاف همه موازین انسانی و خلاف مفاد صریح ماده 32 پیمان نامه (ممنوعیت هرگونه بهرهکشی از کودکان) و ماده ۳۸ (ممنوعیت استفاده از کودکان در مخاصمات و مبارزه مسلحانه ) میدانیم و هشدار میدهیم ترومای روحی و روانی حاصل از این حضور خشونتبار به آسانی ترمیم نخواهد شد و تبعات سنگینی برای کودکان و خانوادههایشان و جامعه به همراه خواهد داشت.
۲- قانون اساسی کشور صراحتاً برگزاری اجتماعات قانونی بدون حمل سلاح را پیشبینی کرده و حق مردم میداند و همچنین ماده ۱۵ پیماننامه جهانی حقوق کودک برحق کودکان در مورد آزادی اجتماعات و شرکت در مجامع مسالمتآمیز تصریح داشته و رعایت آن را بر عهده دولتها گذاشته تا برگزاری این اجتماعات را به رسمیت بشناسند. واقعیت این است که کودکان و نوجوانان امروز، نسلی کنجکاو و پرسشگر و البته مطالبهگر هستند که برای سوالات و مطالباتی که دارند پاسخ شفاف و بدون حاشیه طلب میکنند. بنابراین ایجاد تمهیدات لازم برای بیان نظرات و انتقادات در فضاهایی امن و شنیدن حرفهای آنان بر عهده حاکمیت است.
۳-در روزهای گذشته مسئولان به دفعات اعلام کردهاند که میانگین سنی دستگیرشدگان پایین است و به همین دلیل ضمن درخواست آزادی همه بازداشت شدگان به خصوص افراد زیر سن ۱۸ سال که برابر پیماننامه، کودک محسوب میشوند، با تأکید بر آزادی هر چه سریعتر آنان، این کودکان باید تا زمان آزادی در مکانهای ویژه و امن باشند و همچنین ضروری است که رسیدگی به پروندههای آنان در دادگاههای اطفال و زیر نظر قاضی عالم به حقوق کودکان و به دور از جو امنیتی و ارعاب باشد.
۴-در پایان وظیفه خود میدانیم مراتب تأثر و تأسف خود را از مرگ هموطنانی که درروزهای گذشته جان عزیزشان قربانی خشونت شده، اعلام کنیم. جای تأسف است که تعدادی از کشتهشدگان کودکان و نوجوانان هستند، ضمن اعلام همدردی و تسلیت به خانوادههای جانباختگان، مصرانه از نهادهای مسئول میخواهیم برای آن که جانهای بیشتری را ازدست ندهیم، هرچه سریعتر مانع اعمال خشونت بیشتر شوند.
اسامی انجمن های امضاکننده بیانیه:
۱- انجمن پژوهش های آموزشی پویا
۲- انجمن فرهنگی پژوهشی پرنده درخت کوچک
۳- انجمن حامیان کودکان کار و خیابان
۴- انجمن حمایت از حقوق کودکان
۵- انجمن دوستداران کودک پویش
۶- انجمن یاری کودکان کار
۷- انجمن یاری کودکان در معرض خطر
۸- تشکل برای کودکان
۹- جمعیت دفاع از کودکان کار و آسیب های اجتماعی
۱۰- درخت کوچک زندگی
۱۱- گروه فرهنگی اجتماعی کیانا
۱۲- گروه تلاشگران یاری همدل
۱۳- موسسه تاک سرزمین من
۱۴- موسسه توانمند سازی زنان و کودکان مهر و ماه
۱۵- موسسه توانمند سازی ندای ماندگار دروازه غار
۱۶- موسسه توسعه فرهنگی اجتماعی کودکان و نوجوانان
۱۷- موسسه توسعه و توان افزایی کنشگران اجتماعی فرزانه
۱۸- موسسه رویش نهال جوان
۱۹- موسسه شکوفایی استعدادهای کودکان مهر(شکوفا)
۲۰- موسسه نوید زندگی کوشا
۲۱- موسسه یاریگران کودکان کار پویا
۲۲- موسسه پیشگیری از اعتیاد و آسیب های اجتماعی انسان دشواری وظیفه
روز جهانی کارگر
روز کارگر تنها بهانهای است که به یادآوریم گروه بزرگی از مردم سرزمینمان با چه دشواریها و مشقتهایی روزگار میگذرانند. امسال در حالی به استقبال این روز میرویم که آمارهای موجود نشان میدهد تورم بیشترین اثر خود را بر روی گروههای فقیرتر جامعه گذاشته است و آنها بار سنگین افزایش قیمتها را بیش از پیش به دوش میکشند. هزینه تأمین حداقلهای زندگی مانند مسکن و خوراک به اندازهای افزایش یافته است که تأمین آنها را برای برخی خانوارها به آرزو تبدیل کرده است. خبر اتوبوسخوابی افرادی که با وجود اشتغال به کار قادر به تأمین حداقلی از محل خواب نیز نیستند و خبر فروش نسیه نان و سایر حداقلهای غذایی این روزها برایمان غریبه نیست.
با وجود چنین شرایطی بسیاری از کارگران هنوز برای دریافت به موقع حقوق و دستمزد خود با چالش مواجه هستند و بعضا راهی جز اعتراض برای آنها باقی نمانده است؛ شنیدن خبرهای این اعتراضات در گروههای مختلف، از کارگران تا معلمان، دیگر به یک امر روزمره تبدیل شده است. این تمام ماجرا نیست و هر از چندی خبرهای تلخی از افرادی که به دلیل عدم امکان تأمین معاش، خودخواسته از جان خویش گذشتهاند تا شاید رنج کمتری متحمل شوند، به گوش میرسد و البته بعد از چندی فراموش میشود.
در این میان کارگران غیررسمی، زنان کارگر و کارگران مهاجر وضعیت بسیار بدتری دارند. عموما این گروهها یا از دریافت حداقل دستمزدهای قانونی نیز محرومند یا مجبور به فعالیتهای پرخطر و زیاناوری هستند که بتواند کف زندگی را برای آنها تأمین کند. مراجعه به آمارها نیز مشخص میکند که نزدیک به 60 درصد شاغلان کشور، شاغلان بخش غیر رسمی هستند که نشان میدهد قوانین حوزه کار با تمام کاستیهایی که دارد تنها در بخش کوچکی از جامعه نیروی کار کشور اثرگذار است.
در کنار بررسی وضعیت کارگران، موضوع دیگری که باید به آن توجه داشت خیل عظیم بیکاران جامعه است؛ گروهی که نتوانستهاند به همان حداقلهای اشتغال دست پیدا کنند و هیچ نهادی نیز متولی حمایت آنها نبوده است.
طبیعی است در شرایطی که این امکان وجود ندارد تا افراد با اشتغال سالم هزینههای اولیه خانواده را تأمین کنند نیازهای دیگر مانند آموزش و بهداشت به عنوان کالای لوکس تعبیر شود و در چنین وضعیتی کودکان قربانی اصلی خواهند بود. آمار رو به رشد کودکان کار و بازمانده از تحصیل گویای این واقعیت است. وضعیت به اندازهای بغرنج شده است که دیگر نه تنها برای حذف کار کودک برنامهای نیست که از تریبونهای رسمی اعلام میشود اصناف میتوانند برای کودکان موقعیت شغلی فراهم کنند؛ موضوعی که نشان میدهد تا چه اندازه نسبت به تأمین اولیهترین حقوق کودکان بیاعتنایی وجود دارد.
ما در موسسه مهروماه روز کارگر را فرصتی میدانیم که در آن مطالبه «حذف کار کودک و کار شرافتمندانه برای همه اقشار » را مطرح کنیم و به مسئولان و سیاستگذاران یادآوری کنیم مسئول تأمین و پشتیبانی از این حق طبیعی مردم به عهده آنان است.